امروز :

  • 3670 عشق آسمانی
  • 3134 اس ام اس های عاشقانه1
  • 2825 بودن
  • 2392 من عاشق محمدم(ص)
  • 2266 گفته های پسر و دختر
  • 1905 داستان غم انگیز...
  • 1787 من
  • 1755 ارسالی از دلسان
  • 1712 تا خدا
  • 1589 پسرک عاشق
تبلیغات تبلیغات
نویسنده : M & M پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:,ساعت12:10 بازدید897بار


38654608370699896747.jpg

 من به تو خیره شدم


من به تو مات دوختم


من که از نگاهت در میان تنهاییم سوختم


از طپش تنهایی سکوتم بر تو خیره شدم


آن زمان که تو را از بر خواندم


در ذهنت تیره شدم


به شکل خاکستری شعرهایم در نگاهت کیش شدم


در نفسهایت گم شدم


من که در هر ثانیه با تو ثبت شدم


کنون در بادم


مثل شعله ای در باد بی یادم


من تو را از بر می خوانم


و در شعرم تو را یاس می نامم


در نگاهت ردپایی از عشق درک کردم


در گرمای آغوشت لذت یکی شدن را لمس کردم


در حضور دردم حضورت را حس کردم


همین لحظه بود که حرف دلم را از تو سرشار کردم


در لبخند تو امید به زندگی طلوع کرد


همانند آفتابی در تاریکی و بغض سرد


چه کودکانه دستانت را فشردم


و چه زود باورم را به تو سپردم


چه پیمان قشنگی است وقتی دل ها اصل اند نه فکر منطق بشری


من گویا در رویاها هستم


اما بگذار که عمرم اینگونه شود سپری


افسوس زمان در گذر است


لحظه ای رسیده است


از نوع حقیقت تلخ بیداری


از نوع جدایی اجباری


از نوع حسرت ها


فرصتی ازفاصله ها


زمانی به شکل خاطره ها


به دیروز خیره می شوی


تکرارش می کنی


این تکرار ترس از فرداهاست


ترس از خاطره هاست


این فاصله قدرت شکستن عهد ما را ندارد


حال بگو به آسمان و ستارگان


بگو به فال گیر تا می تواند در فال ما جدایی بکارد


بگو تا می تواند بین ما فاصله ببارد


اما این دوری طاقت شکستن عهد ما را ندارد


دیروز را از بر کن


امروز را لمسم کن


که فردایی اگر ببینم در کنار توست


که فرداها همه در یاد و نگاه توست 


مرده شور آن چشمانت را ببرند


که از این همه آبی دریا


فقط لکه های نفتش را پذیرا شده است...


مرده شور آن نگاه هایت را ببرند


که از این همه شوری دریا


تنها نگاه معصومانه پرندگان را بر خویش گرفته است


آخ که من پشت پلک هایت چقدر منتظر میماندم


تا باز لحظه ایی در نگاهت بنشینم


من در پی نگاه تو میدویدم و تو از من دریغ میکردی


مرده شور خجالت نگاهت را ببرند


که من محو نگاهت می شدم


بی اختیار ،با تمام وجود


مرده شور آن همه ناز که از طبعت به ارث برده ایی انگار


برای دل من تصویری زیبا تر از خنده های شکلاتی تو نبود


رنگ زیبای ساحل در وجودت پیداست


کاش در سکوت بین ما لرزشی میشد


کاش فاصله نگاه مان به بازدم نفس هایمان میرسید


به جایی به نزدیکترین جای این گره


مرده شور خودت را ببرند


با این که می دانی دلم برایت تنگ می شود...


با این که می دانی دوستت دارم...


 

 

 

نویسنده : M & M دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:,ساعت12:32 بازدید934بار


cheshm.jpg

 

... 

مرده شور آن چشمانت را ببرند

که از این همه آبی دریا

فقط لکه های نفتش را پذیرا شده است...

مرده شور آن نگاه هایت را ببرند

که از این همه شوری دریا

تنها نگاه معصومانه پرندگان را بر خویش گرفته است

آخ که من پشت پلک هایت چقدر منتظر میماندم

تا باز لحظه ایی در نگاهت بنشینم

من در پی نگاه تو میدویدم و تو از من دریغ میکردی

مرده شور خجالت نگاهت را ببرند

که من محو نگاهت می شدم

بی اختیار ،با تمام وجود

مرده شور آن همه ناز که از طبعت به ارث برده ایی انگار

برای دل من تصویری زیبا تر از خنده های شکلاتی تو نبود

رنگ زیبای ساحل در وجودت پیداست

کاش در سکوت بین ما لرزشی میشد

کاش فاصله نگاه مان به بازدم نفس هایمان میرسید

به جایی به نزدیکترین جای این گره

مرده شور خودت را ببرند

با این که می دانی دلم برایت تنگ می شود...

با این که می دانی دوستت دارم...